جدول جو
جدول جو

معنی چمن گردی - جستجوی لغت در جدول جو

چمن گردی(چَ مَ گَ)
عمل چمن گرد. گردش کردن و سیر کردن در چمن:
بیاد همصفیران در چمن شور خوشی دارم
چمن گردی ز هر فرسوده بال و پر نمی آید.
دانش (از آنندراج).
رجوع به چمن گرد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهمن گردی
تصویر بهمن گردی
ذرات فراوان برف به حالت غبار که به واسطۀ وزش باد به شکل گردباد درمی آید و گاهی تلفات زیاد وارد می کند
فرهنگ فارسی عمید
(رَ / رِ جَ اَ)
آنکه در چمنها میگردد. (آنندراج). گردش کننده در اطراف باغها. (ناظم الاطباء). مرادف چمن سیر. رجوع به چمن سیر و چمن گردی شود
لغت نامه دهخدا
باغبان. (آنندراج). آرایش کننده و زینت دهنده باغ. (ناظم الاطباء). آنکس که گلها و درختهای باغ و گلستان را آرایش و پیرایش کند. چمن پیرای. چمن طراز. چمن ساز:
من اگر خوبم اگر بد چمن آرایی هست
که از آن دست که میپروردم میرویم.
حافظ.
جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
چمن آرای جهان خوشتر ازین غنچه نبست.
حافظ.
رجوع به چمن پیرای و چمن طراز و چمن سازشود، کنایه از گل و سبزه و آنچه مایۀآرایش باغ و بستان است:
هر گل نو که شد چمن آرای
اثر رنگ و بوی صحبت اوست.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(چِ گَ دِ)
خرامش ببازیچه. (غیاث) (آنندراج). و رجوع به چم و ’چم گردش زدن’ شود
لغت نامه دهخدا
(چَ گَ دِ)
در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه بمعنی پیچ و خم دیوار و پیچ و خم کوچه و نظایر اینهاست. خم کوچه و خم دیوار و امثال اینها
لغت نامه دهخدا
(چَ گِ)
دهی از دهستان رادکان بخش حومه شهرستان مشهد که در 100 هزارگزی شمال باختری رادکان واقع است. جلگه و سردسیر است و 205 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت، مالداری و بافتن قالیچه و گلیم و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
بنگرید به مدو لاسیون مدگردی عبارتست از تغییر مایه و مقام مثلا در موسیقی ایرانی رفتن از شور لا به شور می را تغییر مایه و رفتن از ماهور به راک را تغییر مقام گویند و مجموع این تغییرات بطور کلی مدگردی نامیده میشود
فرهنگ لغت هوشیار